يادداشت روز 24/8/1391
نارون كه اينقد دوست داشت دست ما رو بگيره و ازين اتاق به اون اتاق بره الان حدود دو هفته اي ميشه كه ديگه اينكارو نميكنه. تازه اگه دستشو بگيريم بزور دستشو ميكشه. ديگه دوست داره مستقل باشه و بدون كمك راه بره. هرچند كه هنوز هم تسلط زيادي تو راه رفتن نداره ولي بازم ترجيح ميده زمين بخوره و ما دستشو نگيريم. علاقه زيادي به صحبت كردن نشون نميده. ميدونم چيزايي رو كه بهش ياد ميدم ، ياد ميگيره. ولي دوست نداره حرف بزنه يا جواب بدم. منم ترجيح ميدم بهش اصرار نكنم. سي دي هاش هم ديگه براش تكراري شده. ايندفه رفتم بيرون بايد يادم باشه يه سي دي جديد براش بگيرم. كه هم سرش گرم بشه و هم يه چيز تازه اي ياد بگيره. ع...
نویسنده :
مامان
12:13